سایه...

دل نوشته های پسر حوا دختر آدم...

سایه...

سایه ای بیش نیستم...

نرم نرمک این هم از یاد خواهد رفت...

پشت یک خاطره... در پس یک پنجره ی بارون زده..

سایه ات را جا خواهی گذاشت..

در میان شنزار

رد پاها پاک خواهد شد انگار نه انگار که خاطره ای رد شده است...





+ نوشته شده در  جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 17:2  توسط پسر حوا و دختر آدم